رفیق من، سنگ صبور غم هام...
پنجشنبه, ۱۹ تیر ۱۳۹۹، ۰۶:۰۲ ق.ظ
اگر غمی روی سینه ام سنگینی میکند، همیشه تو محل اصابت اولین ترکش هایش هستی، میدانم! میدانم که تو لایقِ به دوش کشیدن غم هایی که خودت در آن هیچ نقشی نداری نیستی،میدانم! میدانم که اینها حق تو نیست.
من اینها را میدانم و باز معذورم از تنهایی به دوش کشیدنشان. تو مگر نمیگفتی شانه های من ظریف و کوچک است؟ تو مگر نیامده بودی بارِ گرانِ شانه های نحیف من را برایم حمل کنی؟ تو حتی کیف دستی ام را از شانه ام میگیری که خسته نشود!
اگر غمی روی سینه ام سنگینی میکند، شریک به دوش کشیدنش نمیشوی؟ من برای این روزها، روی شانه های محکم و مردانه ی تو حساب کرده ام سنگ صبور...
برچسب: رفیق من سنگ صبور غم هام ، به دیدنم بیا که خیلی تنهام
- ۹۹/۰۴/۱۹
آره نیلوفر. این چند وقت هربار دیدم پست گذاشتی اوندم اینجا و خوندم