چراغ ها خاموش است و چشمها پشت چادرها، در خلوت پنهان خویش، می گریند...
نوحه خوان در اوج سوز و گداز نوحه اش می گوید:
کسی در سن هجده سالگی پهلو نمی گیرد
کسی در خانه اش از مَحرم خود رو نمی گیرد
.
و من به این فکر می کنم، که چقدر باشکوه است، آن دم که زنی، از شوهرش رو بر می گرداند،آنگاه که می داند، کبودی صورتش، جراحتی بر قلب و دردی بر غیرتِ مرد صبورش است....
پ.ن
عاجزیم از درکتان بانو ... +
- ۱ نظر
- ۱۰ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۴۰