در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۸ ثبت شده است

امسال به وقت دو ساله شدنِ باهم بودنمان، در خیابان های گرم و شلوغ تهران گشتیم و پی کارهای پیش آمده ی غیرمنتظره مان دویدیم و حرص خوردیم و سردرد گرفتیم! در اوج کلافگی ها باهم جر و بحث کردیم و قهر کردیم و آشتی کردیم. اما قشنگی اش میدانی کجاست؟  دوام این عشق و احترام...

قشنگی اش همین خصلت های خوب، مُوقّر و بزرگوارانه ی توست که بعد از هر جرّ و بحث و بگومگو، برایم نمایان میشود و هی بیشتر و بیشتر و بیشتر به خاطر داشتنت به خودم تبریک میگویم!

۲ سال داشتنت بر من مبارک بهترین❤

 

 

 

 

  • نویسنده: راه نشین