در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

۲ مطلب در تیر ۱۴۰۰ ثبت شده است

و چهار سال گذشت...

خوبِ من. میدانی من هر روز و هر روز بخاطر داشتن خوبی چون تو، چطور از ته دلم خدا را شکر میکنم؟

اینکه هر سال از سال قبل بیشتر دوستت دارم و بیشتر به ابعاد پنهانِ زیبای وجودت پی میبرم نعمت بزرگ خداست بر ما...

میدانم که این روزها دلمان به کوچک ترین حد ممکن رسیده، و قلبمان سراسر دلهره و ناآرامی ست بخاطرِ مشکلی که میدانی!

اما به یاد حرف قشنگت، با تمام ناآرامی ها و دلهره ها، دلم خوش است که یادم آوردی، ما اگر در این نقطه از زندگی درگیر این مسئله ایم اما باید شاکر باشیم که هنوز این چنین عاشقیم...

آنکه قلب های ما را هر روز بیشتر از دیروز به هم محکم میکند، خداست... و باید یادمان نرود که این خدایی که این شرایط را برایمان خواسته، همان خدایی ست که عشق بین ما را هر روز بیشتر از دیروز محکم میکند.

 

*خدایا شاکریم و شادیم و چشم انتظار... نعمتت را بر ما تمام کن🙏

 

چهارمین سالگردِ ازدواجمان مبارکمان باشد خوبِ من♡

  • نویسنده: راه نشین

تو خوبِ منی...

خوبِ کاملِ من!

بدون هیچ توضیح اضافه ای +

  • نویسنده: راه نشین