مثلا این شب ها که تا دیر وقت منتظرش می مانم که از هیئت برگردد و فقط چند کلمه با من حرف بزند تا با خیال راحت بخوابم، مدام به یاد همسر شهید حججی می افتم و صلابت و قدرتی که در چشمانش موج میزند و از خودم میپرسم؛ مقام یک زن، که در اوج جوانی میتواند با اقتدار و مصمم لحظه ی بریده شدن سر همسرش را مجسم کند، در موردش حرف بزند، و حتی صدایش از شدت حزن نلرزد و زانوهایش سست نشود، تا کجاست؟ ما چقدر فاصله میدیدیم بین نسل خودمان و زینبی شدن!
کاش کسی هم فردا، که مراسم تشییع شهید محسن حججی ست، پشت آن تریبون ها و میکروفون ها از همسر شهید تشکری بکند، فقط به این خاطر که باعث شد محرم امسال، در میان روضه ها و مصیبت خوانی ها، کمی ملموس تر و واقعی تر صبر و استقامت زینبی را تجسم کنیم! کاش کسی هم مقام این بانوی بزرگِ امروز را تجلیل و تحلیل میکرد که در این عصر و زمان، گوشه ای از صبر و صلابت خانم حضرت زینب (س) را برایمان به تصویر کشید ...
(آن روز خطاب شود) ای بندگان (صالح) من، امروز شما را هیچ ترس و حزنی نخواهد بود.آنان که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم امر ما شدند. شما با همسرانتان مسرور و شادمان در بهشت جاوید وارد شوید... /68-69-70 زخرف
+ خوش آمدی سرافراز...
- ۱ نظر
- ۰۴ مهر ۹۶ ، ۱۵:۱۵