در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

به وقت سالگرد (۱)

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۴:۰۲ ب.ظ

تقدیم به مرد، عاشق، فداکار، صبور و قدرتمند زندگی ام...

 

- یکسال از زندگی متاهلانه ی خود را چگونه گذراندید؟ 

دلم میخواهد خیلی روان و راحت از زیبایی های این یکسال بنویسم. بی هیچ نیت و قصد خاصی، الاّ خوشحال کردن صاحب قلب مهربانی که یکسال از عمرش را برای خوشحال و راضی نگه داشتن من تلاش کرد.

روز 30 امِ تیرماهِ هر سال برایم مقدس است. مقدس به اندازه ی همان آیات معجزه گونه ای که پرده های تیره ی غریبگی را از میان ما برداشت و تو را، آیینه ی وجودم قرار داد. آیینه ای که در آن خودم را پیدا کردم و انعکاسی از محبت خدا را در آن دیدم.

از اینکه یکسال در قلب مهربانت ، پناه زیستن به من دادی و عاشقانه مراقبتم کردی، از تو ممنونم... و البته که میخواهم فقط ممنون و سپاسگذار نباشم بلکه مثل تو، پناه محکمی باشم برای روزهای خستگی و درماندگی ات. و تمام خوبی هایی که از خودت یادگرفته ام را، نثار روح بزرگ و با سخاوتت کنم.

یادم نمی رود که جایی خواندم: معادله ی عشق ساده است. آنکه دوستش داریم را خوشبخت کنیم. و تو به زیبا ترین شکل ممکن این معادله را فهمیدی و حل کردی. 

همین که اینطور عاشقانه مرا میخواهی، نهایت خوشبختی دختری ست که سالیان سال در رویاهایش، از خداوند مردی چُنین عاشق آرزو می کرد...

تو اسطوره ی منی، و عاشقانه میخواهمت.

برایم بمان...

  • نویسنده: راه نشین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">