در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

یادداشت بی اسم

شنبه, ۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۵۴ ب.ظ

فایل عکس هایمان را باز میکنم. شاید برای دهمین بار است که در این هفته نگاهشان کرده ام. همینطور که ورق میزنم فکر میکنم باید بزودی همه شان را چاپ کنیم تا از دست نرفته اند! و همینطور فکر میکنم که چقدر تو از من خوش عکس تری. تو گاهی گلایه میکنی که چطور تغییرات صورت اصلاح شده ات را متوجه نمیشوم. اما نمیدانی که من هر روز توی عکسها، چقدر روی صورتِ براقِ یکدستِ بی خال و چروکت زوم میشوم و برای این سبزگی جذّاب و نَمکین مردانه ات دلم ضعف می رود.

اما خودمانیم... واقعا، صورت سبزه گونِ بی آلایش یک مرد هم اینقدر دلبرانه میشود مگر؟ :)

  • نویسنده: راه نشین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">