در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

در سینه ام بهانه دلواپسی تویی...

جمعه, ۵ خرداد ۱۳۹۶، ۰۴:۳۶ ب.ظ

این فایل ها را، هی ببند و باز کن! هی به عکسش خیره شو. هی نگاهش کن... هی پیام های قبلی اش را ساعتی ده بار بخوان!  هی به این فکر کن که کجاست، در چه حال است، چه میکند!

اینها همه، جای نبودنش را می گیرد؟

این دلشوره ی مزاحم ساکت می شود با این کارها؟!

+ من متلاطمم از نبودنت جانا... هرگز بدون اطلاع قبلی جایی نرو که آن صدای خشکِ بی احساس، از پشت خطوط تنها سیم های ارتباطمان، به بی رحمانه ترین شکل ممکن بگوید: مشترک مورد نظرت در دسترس نیست که نیست!...

میخواهی در دسترس نباشی نباش خوبِ من. امّا، خواهشا دور از من که هستی، بدون اطلاع قبلی مشترک مورد نظرِ خارج از دسترس نشو...

میدانی که من رسماً به همیشه بودنت بد عادت شده ام؟

  • نویسنده: راه نشین

نظرات (۳)

واااای چه خوب
  • یاسمن مجیدی
  • سلام سلام سلام
    من به وبلاگ نویسی بازگشته ام
    پاسخ:
    سلااام سلاااام
    خوش اومدی خوش قلم من
  • یاسمن مجیدی
  • بازم بنویس
    خوشم اومده از این پست های دنباله دار
    پاسخ:
    چشم خااانوم
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">