در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

خرج های اضافه ممنوع!

جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۵ ب.ظ

میخواستم بیاییم از آدم های خود بهتر پندار حرص در آری که گمان میکنند، هادیان جهانند و مردم همه در جهل و گمراهی اند، چیزهایی بنویسم. یادم آمد پرداختن به این همه بلاهت از آدم های شیزوفرن غیر منطقی ای که جهان را صرفا با برداشت های شخصی خودشان معنی میکنند، و به قضاوت و حکم دادن برای تمام افعال و رفتار آدمها می نشینند، ارزش صرف وقت ندارد اصلا! بعضی ها اصلا ارزش مورد خطاب واقع شدن و چرک کردن صفحات مجازی ما را ندارند. آن هم صفحات نازنینی که باید خرج نوشتن برای خوبی ها کرد...

  • نویسنده: راه نشین

نظرات (۲)

انشاالله که منظورشان چیز بدی نبوده
گاهی باید به آدم ها فرصت داد
آدم ها نمی توانند تمامی حرف های ذهن و قلبشان را در این فضای مجازی بزنند
باید به آنها فرصت بدهید
اصلا همین نوشته ها در این فضا هستند که باعث می شود تا آدم ها نصفه و نیمه جلوه کنند... باید مراقب بود... همه ما کامل نیستیم

کفش کودک را دریا برد,
کودک روی ساحل نوشت:دریای دزد!
آنطرف تر مردی که صید خوبی داشت,
روی ماسه ها نوشت:دریای سخاوتمند!
موجی آمد ونوشته ها را شست

هر کسی می تواند از دریا برای خودش تکه ای بردارد ولی باید در ابتدا دریا را شناخته باشد... اگر دریا را شناخت، هر اتفاقی هم اگر بیفتد، دیگر او دریا را شناخته است
اما دریا آنجایی دلش میگیرد که وقتی او را نشناخته اند، برایش روی ماسه ها چیزی مینویسند
اما باز هم دریا، موج ها را به حرکت در می آورد و به وظیفه اش عمل میکند و همچنان منتظر کودک و صیاد مینشیند و برایشان نگران است

انشاالله که خیر است
موفق باشید و سربلند
همون بهتر که وقت خود و دیگران را برای نوشتن و خواندن از این طور ادم ها نزاشتید
پاسخ:
:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">