در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

[منزل راه نشین] ای صبا نکهتی از خاک ره یار بیار ...

در پساپرده افکارم

زندگی
فهم نفهمیدن هاست ...

پیام های کوتاه
من از تو مینویسم و این کیمیا کم است...

بیا عاشقی را رعایت کنیم!

چهارشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۹، ۰۳:۰۳ ق.ظ

گفتم عشق و زندگی مثل همین گل های گلدان های کوچکت که با همه ی خستگی ات، میایی و پایشان با وسواس آب میریزی و نوازششان میکنی و برایشان وقت میگذاری، همین اندازه مراقبت و دقت میخواهد. تو لبخند زدی و سر تکان دادی...

با این وجود مطمئنم تو هم مثل من، هر روز دنبال بهانه ای برای عاشق تر شدن میگردی. دنبال پیدا کردن یک شگفتی تازه در من، دنبال ذوق زده شدن برای یافتن یک جوانه ی تازه در من، پس از تلاقی آب و نور و محبت... درست مثل حکایت گل و گل کاری هایمان:)

 من  هر روز به دنبال بهانه ای برای عاشق شدنم

دوباره عاشقِ تو شدن...

  • نویسنده: راه نشین

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">